هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، از عشق و هجران سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر شعری مانند شمع، پروانه، آتش و ویرانه، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. او از درد فراق و سوختن در آتش عشق می‌نالد و تأثیر این عشق را بر روح و جسم خود توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۸۳

به هر محفل که شمعی زآتش پروانه می‌سوزد
ز حسرت بس دل دیوانه و فرزانه می‌سوزد

شب هجران خیالش زد چنان بر خرمنم آتش
که برق شعله‌ام هم شمع و هم پروانه می‌سوزد

در این ویرانه آن دیوانه آتش‌نهادم من،
که هرشب از شرار ناله‌ام ویرانه می‌سوزد

چنانم از جگر آتش برون آید که بر ساغر
نهم گر لعل لب، هم باده هم پیمانه می‌سوزد

خیالت بر من دیوانه، در ویرانه برق‌آسا
شراری زد که هم ویرانه هم دیوانه می‌سوزد

شدم در بزم هر آتش‌پرست افسانه عشقت
چو خرمن پیکرم از برق آن افسانه می‌سوزد

نه من پروانه‌سان هردم زنم آتش به بال و پر
که از سودای عشقت شمع در کاشانه می‌سوزد

چنان از عشق سوزد افسرا، جانانه‌ام پیکر
که پنداری تو برق آشنا بیگانه می‌سوزد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.