هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از زبان عاشقی بیان میشود که با وجود غم و رنج عشق، همچنان شیفته معشوق است. شاعر از کبر و غرور معشوق میگوید و اینکه این رفتارها باعث شادی معشوق و غم عاشق میشود. همچنین، او اشاره میکند که در عشق، غم و شادی یکی هستند و تفاوتی بین ماتم و جشن وجود ندارد. در پایان، شاعر با اشاره به داستان سلیمان و مورچه، به معشوق یادآوری میکند که حتی بزرگان نیز گاهی به کوچکترها توجه میکنند.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و اخلاقی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۱۰۹
ای که بر ما گذری با همه کبر و غرور
غم ما شیفتگان آوردت عیش و سرور
این همه گام که از کبر گذاری به زمین
هیچ دانی که بود دیده ما فرش عبور
چه غم ار ز آن که کند، بر تو نظر کوته بین
دیده مرغ شب از دیدن مهر آمده کور
چیست وقتی که بخواهم غم عشقت دم مرگ،
چیست روزی که ببینم مه رویت شب گور
غم و شادی همه یکسان بنماید در عشق
خود تفاوت نبود با غم دل ماتم و سور
افسرا، گر ننهد پا بسرت دوست، مرنج
که سلیمان ننهد تاج شهی بر سر مور
غم ما شیفتگان آوردت عیش و سرور
این همه گام که از کبر گذاری به زمین
هیچ دانی که بود دیده ما فرش عبور
چه غم ار ز آن که کند، بر تو نظر کوته بین
دیده مرغ شب از دیدن مهر آمده کور
چیست وقتی که بخواهم غم عشقت دم مرگ،
چیست روزی که ببینم مه رویت شب گور
غم و شادی همه یکسان بنماید در عشق
خود تفاوت نبود با غم دل ماتم و سور
افسرا، گر ننهد پا بسرت دوست، مرنج
که سلیمان ننهد تاج شهی بر سر مور
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.