هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق عمیق و سوزان شاعر به معشوق است. شاعر از جدایی و هجران مینالد و تنها آرزویش دیدار معشوق است. او عشق را چنان ژرف و پرتلاطم توصیف میکند که حتی موجودات افسانهای مانند سیمرغ و تمساح را تحت تأثیر قرار میدهد. شاعر همچنین از تأثیر عشق بر عقل و خرد سخن میگوید و آن را آتشی میداند که دل را میسوزاند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانهی این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
شمارهٔ ۱۱۴
تا هست در تن من افسرده جان نفس،
جز دیدن رخ تو نباشد مرا هوس
شب های هجر با غم عشق تو هر زمان،
هم نغمه با هزارم و هم ناله با جرس
در جلوه گاه عشق ز فرط فروتنی،
سیمرغ آشیانه کند در پر مگس
آنجا که موج خیزد شود بحر ژرف عشق
تمساح را امان نبود جز دهان خس
یک کودک ار ز عشق برآید به کارزار،
بر عقل چیره بسته شود راه پیش و پس
در سینه ام دلی است که سوزد سپندوار
در آتشی که شعله طورش یکی قبس
گلشن اگر بهشت، که بر مرغ جان ماست
بی روی دوست تنگ تر از خانه قفس
در قالب مُحبّ تو مأمن کند حیات
در حنجر عدوی تو خنجر شود نفس
جز دیدن رخ تو نباشد مرا هوس
شب های هجر با غم عشق تو هر زمان،
هم نغمه با هزارم و هم ناله با جرس
در جلوه گاه عشق ز فرط فروتنی،
سیمرغ آشیانه کند در پر مگس
آنجا که موج خیزد شود بحر ژرف عشق
تمساح را امان نبود جز دهان خس
یک کودک ار ز عشق برآید به کارزار،
بر عقل چیره بسته شود راه پیش و پس
در سینه ام دلی است که سوزد سپندوار
در آتشی که شعله طورش یکی قبس
گلشن اگر بهشت، که بر مرغ جان ماست
بی روی دوست تنگ تر از خانه قفس
در قالب مُحبّ تو مأمن کند حیات
در حنجر عدوی تو خنجر شود نفس
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.