هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و طبیعت‌گرا، احساسات شاعر را نسبت به معشوق و زیبایی‌های طبیعت بیان می‌کند. شاعر از عناصری مانند گل، مرغ چمن، بهار، باغبان، سرو، و میوه‌ها برای توصیف معشوق و احساسات خود استفاده می‌کند. او از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید و از آشفتگی دل خود در اثر باد سحر یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۲۳

هرکه نبود گل نورسته به گلشن چو منش
واله و مست کند نغمه مرغ چمنش

یار مانند بهار آمد و می باید داد
باغبان را خبر از سنبل و سرو سمنش

چه توقع کند از بوسه لعلش گل سرخ
آن که اندر دو لب غنچه نگنجد دهنش

باغبان سرو قدش دید و نظر کرد و نبود
در چمن سرو و شکر خنده شیرین سخنش

سروش از خون دل و اشک چنان پروردم،
که بود میوه انار لب و سیب ذقنش

دلم از بهر چه آشفته و بی سامان است
گر نه باد سحر آشفته نماید وطنش؟

همچو حورا، ز پس حله و می از پس جام،
می نماید ز پس برد یمانی بدنش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.