هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و غمگین است که از عشق، حسرت، تنهایی و زیبایی سخن میگوید. شاعر از دلدادگی، فداکاری و رنجهای عشق میگوید و از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر روح خود یاد میکند. همچنین، اشارههایی به مفاهیمی مانند جاودانگی و مقایسههای شاعرانه دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و شاعرانه است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و غمانگیز نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی بیشتری دارد.
شمارهٔ ۱۲۵
آن که در دیده بینای من آمد جایش
هیچ از ریختن خون نبود پروایش
کرده منقار به خون جگر خویش خضاب
طوطی از حسرت لعل لب شکرخایش
زنده چون خضر از آن نیست سکندر که نداشت
ذوق بوسیدن لعل لب روح افزایش
گفته بودند به آواز دف و نغمه چنگ،
دیده بودند به زیبایی اگر همتایش
ناز بر مشتری و فخر به ناهید کنم
بر سرم باشد اگر سایه گردون سایش
آن که فرسود مرا در غم تنهایی و رفت،
باد یارب همهجا شادی غمفرسایش
هیچ از ریختن خون نبود پروایش
کرده منقار به خون جگر خویش خضاب
طوطی از حسرت لعل لب شکرخایش
زنده چون خضر از آن نیست سکندر که نداشت
ذوق بوسیدن لعل لب روح افزایش
گفته بودند به آواز دف و نغمه چنگ،
دیده بودند به زیبایی اگر همتایش
ناز بر مشتری و فخر به ناهید کنم
بر سرم باشد اگر سایه گردون سایش
آن که فرسود مرا در غم تنهایی و رفت،
باد یارب همهجا شادی غمفرسایش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.