هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از حافظ، به زیبایی‌های معنوی و عشق الهی اشاره دارد. شاعر از عشق به معشوق الهی سخن می‌گوید و از دیوانگی عقل در برابر این عشق یاد می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند فنا در عشق، ارزش نقدین جان در راه معشوق، و ناتوانی دیدگان معمولی از درک زیبایی‌های معنوی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر دارند که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۱۲۶

بنازم خاک اقلیم سلیمان را که هر مورش،
بیارد تخت بلقیسی اگر سازند مأمورش

حدیثی را که عقل از نقل آن دیوانه شد یارب،
بدارم تا کی اندر تنگنای سینه مستورش

ندانم شاهد ما را چه شهد آمد به لب پنهان،
که می جویند خلقی نوش جان از نیش زنبورش

اگر بهرام گوری عاقبت گورت کشد در بر
زمن گر باورت نبود، چه شد بهرام و کو گورش؟

فزاید تیرگی درچشم عاشق بی رخ جانان
برافروزند اگر در محفل جان مشعل طورش

نکورویی که نقد جان شهانش دربها داده،
چسان بی زور و زر در خانه آرد عاشق عورش

نبیند آفتاب روی جانان چشم کوته‌بین
که عاجز باشد از دیدار چشم مرغ شب کورش

به شمع عارض او هرکه نزدیک است می‌سوزد
همان بهتر که افسر گاه‌گاهی بیند از دورش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.