هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و مستی ناشی از آن سخن می‌گوید. او از فداکاری‌های خود در راه معشوق، بی‌اعتنایی به نام و ننگ، و دیوانگی‌های ناشی از این عشق صحبت می‌کند. همچنین به نقش بخت و تقدیر در زندگی عاشقانه اشاره دارد و از حالات عاشقانه، رندی و باده‌نوشی خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است و از مفاهیمی مانند شراب و مستی به صورت نمادین استفاده شده است. این موضوعات برای درک بهتر نیاز به بلوغ فکری دارند و ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۶۰

ما که از صهبای جام عشق تو مستیم
بر سر بازار نام و ننگ نشستیم

تا تو ببینی و باز زخم نو آری،
پاره دل را نهاده بر کف دستیم

عمر دگر کو، که ما ز عقده آن زلف،
رشته عمری که داشتیم گسستیم

تا نکند باز پاره حلقه زنجیر
این دل دیوانه را به زلف تو بستیم

تا چه کند بخت حالیا، که در این شهر
عاشق و بدنام و رند و باده پرستیم

در هوس جام باده لب خوبان،
بی می و ساقی خراب و بی خود و مستیم
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.