هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و اندوه خود سخن میگوید، از جدایی روح و جسم و رنج ناشی از آن مینالد، و از معشوق خود طلب یاری میکند. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند چشمه خورشید، تیر تهمتن، و موی میانی، احساسات عمیق خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از استعارهها و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.
شمارهٔ ۱۶۲
ای چشمه خورشید تو، آسایش جانم
اندوه غمت، خوب تر از عیش جهانم
جسمی که از او روح جدا گشته چسان است
ای راحت جان، بی تو من خسته چنانم
در چشم بداندیش بود تیر تهمتن
تیر تو اگر بگذرد از پشت کمانم
از حسرت آن موی میانی که تو داری
دریاب، که باریک تر از موی میانم
از دیده ببارم همه دم خوشه مرجان
یاقوت لبت گر نشود قوت روانم
در عشق تو هم بانگ جرس آمده افسر
ای وای، اگر نشنوی آوای فغانم
اندوه غمت، خوب تر از عیش جهانم
جسمی که از او روح جدا گشته چسان است
ای راحت جان، بی تو من خسته چنانم
در چشم بداندیش بود تیر تهمتن
تیر تو اگر بگذرد از پشت کمانم
از حسرت آن موی میانی که تو داری
دریاب، که باریک تر از موی میانم
از دیده ببارم همه دم خوشه مرجان
یاقوت لبت گر نشود قوت روانم
در عشق تو هم بانگ جرس آمده افسر
ای وای، اگر نشنوی آوای فغانم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.