هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از عشق بیپایان، فراق سوزان، و فداکاری کامل در راه معشوق سخن میگوید. شاعر خود را همچون ایاز در برابر محمود میداند و از رسوایی در میان خلق به خاطر این عشق یاد میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار بوده و مناسب مخاطبان با درک بالاتر از احساسات پیچیده انسانی است.
شمارهٔ ۱۶۳
تا به روی تو شد دیده بازم
از همه دلبران بی نیازم
توشه حسن و من بنده تو،
تو چو محمود و من چون ایازم
عشق تو کرده رسوای خلقم
پرده برداشت آخر ز رازم
شمع سان از فراقت همه شب
تا سحرگه بسوز و گدازم
از نگاهی دلم را ربودی
گردش چشم مستت بنازم
جان و دل در رهت دادم، آری
در قمار غمت، پاکبازم
چند، چند از فراغت بسوزم
تا به کی با خیالت بسازم
وصل تو تا مراد دلم شد،
غیر جان نیست بر کف نبازم
جز خیال رخش، نیست افسر
مونس شامهای درازم
از همه دلبران بی نیازم
توشه حسن و من بنده تو،
تو چو محمود و من چون ایازم
عشق تو کرده رسوای خلقم
پرده برداشت آخر ز رازم
شمع سان از فراقت همه شب
تا سحرگه بسوز و گدازم
از نگاهی دلم را ربودی
گردش چشم مستت بنازم
جان و دل در رهت دادم، آری
در قمار غمت، پاکبازم
چند، چند از فراغت بسوزم
تا به کی با خیالت بسازم
وصل تو تا مراد دلم شد،
غیر جان نیست بر کف نبازم
جز خیال رخش، نیست افسر
مونس شامهای درازم
وزن: فاعلن فاعلن فاعلن فع
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.