۱۰۸ بار خوانده شده

بخش ۱۸ - صفت شمّاعی

بینی چو جمال شمع ریزان
چون شمع ترا به لب رسد جان

چون شمع جبین چو بر فروزند
دل را بازند و باز سوزند

چون شان عسل شود از ایشان
هر روز هزار خانه ویران

گشت از رُخشان که هست گلشن
چشم و دل من چو شمع روشن

زین شعله دلم چو شمع گردید
سر رشته ی صد هزار امّید

دل ها چو ز جورشان گدازند
با سوز درون چو شمع سازند

آتش در سر چو شمع دارند
چون اشک ز چشم تر نبارند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۷ - صفت دلاک
گوهر بعدی:بخش ۱۹ - صفت صحّاف
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.