هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او احساسات خود را با تصاویری مانند غش پاک، نقد مغشوش، و سنگ محک جفا بیان می‌کند. همچنین از ضعف و ناتوانی در برابر عشق و تأثیرات آن بر روح و جسم خود می‌گوید. در پایان، شاعر به ناامیدی و تاریکی روزگار خود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

بخش ۴۲ - صفت صرافان

از غش پاکست چون عیارم
با صّرافان فتاد کارم

خرمن شده داغ دل ز اطراف
چون نقد بروی نطع صّراف

هست از خط زخم، پود و تارم
سنگِ محکِ جفایِ یارم

دل را شده صبر اگر چه روپوش
رسوا شده ام چو نقد مغشوش

دل داده ی عشق تا نزار است
طبعش با ضعف سازگار است

فربه چو شود چو بدره ی زر
در دیده ز فربهی ست لاغر

گردد پیدا ز پهلوی او
از فربهی استخوان پهلو

خورشید که شرح هجر من خواند
ایام مرا ورق چو گرداند

شد تیره ازین سیاه کاری
چون دست به وقت زر شماری

از شب روزم نموده صد نیم
زان گونه که بر محک خط از سیم

ای جان جهان که جور کوشی
بهر چه ز گفتگو خموشی

با جور کشان بود به ابرو
دایم سخن تو چون ترازو
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۴۱ - صفت خیّاط
گوهر بعدی:بخش ۴۳ - صفت حکاک
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.