۹۸ بار خوانده شده

بخش ۴۷ - صفت پینه دوز

از دوری پینه دوز، سینه
ما راست ز داغ پینه پینه

باشد هوس وصالش از من
زربفت به ژنده پینه کردن

تا دل به غم فراق پیوست
محنت ز خورش لب مرا بست

کی پینه زنم به شام هجران
بر خرقه ی تن ز پاره ی نان

خود را، دُوزم، اگر به سوزن
بر غیر برای مصلحت من

پیوسته نمایم و گسسته
چون پینه ی کفش تخته جسته

زو کام رقیب چون روا شد
بر من در صد امید وا شد

دنبال رقیب می روم من
چون بر اثر درفش، سوزن

ما را نبود به راه جانان
چون کفش ز پینه دوز درمان

تا در غم آن غزال رعنا
با دیده ی تر مراست سودا

کار من بینوا ز تلبیس
چون چرم در آب هست در خیس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۴۶ - صفت ضرّابی
گوهر بعدی:بخش ۴۸ - صفت دبستان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.