هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر زیبایی و جذابیت معشوق خود را توصیف میکند. او از زیبایی چهره، موها و چشمهای معشوق سخن میگوید و احساسات عاشقانه و درد هجران خود را بیان میکند. شاعر از عشق و وفاداری خود به معشوق سخن میگوید و از او میخواهد که پیمان عشق را نشکند.
رده سنی:
16+
این متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و اصطلاحات ادبی قدیمی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. بنابراین، این متن برای افراد 16 سال به بالا که توانایی درک مفاهیم عمیقتر و ادبیات کلاسیک را دارند، مناسب است.
شمارهٔ ۱ - افگنده در شور و شغب جان و دل عشاق را
ای کودک زیبا سلب سیمین بر و بیجاده لب
سرمایهٔ ناز و طرب حوران ز رشکت در تعب
زلف و رخت چون روز و شب زان زلفکان بلعجب
افگنده در شور و شغب جان و دل عشاق را
زیبا نگار نازنین رخ چون گل و بر یاسمین
پاکیزه چون حور معین پیرایهٔ خلد برین
بادا بر املاق آفرین کاید چو تو زان حور عین
فخرست بر ما چین و چین از بهر تو املاق را
عیار یار دلبری با غمزه و جان دلبری
کردی ز جانم دل بری زان چشمکان عبهری
در سحر همچون ساحری سنگین دل و سیمینبری
دارم فزون ای سعتری در دل دو صد مرزاق را
داری تو ای سرو روان بر لاله و بر ارغوان
از مشک و عنبر صولجان از عشقت ای حور جنان
گشتم قضیب خیزران سرندر جان و جهان
چندین چه داری در غمان مر عاشق مشتاق را
از هجرت ای چون ماه و خور کردی مرا بیخواب و خور
بسته دل و خسته جگر لب خشک دارم دیده تر
عهدی که کردی ای پسر با من تو ای جان پدر
زنهار بر جانم مخور مشکن تو آن میثاق را
سرمایهٔ ناز و طرب حوران ز رشکت در تعب
زلف و رخت چون روز و شب زان زلفکان بلعجب
افگنده در شور و شغب جان و دل عشاق را
زیبا نگار نازنین رخ چون گل و بر یاسمین
پاکیزه چون حور معین پیرایهٔ خلد برین
بادا بر املاق آفرین کاید چو تو زان حور عین
فخرست بر ما چین و چین از بهر تو املاق را
عیار یار دلبری با غمزه و جان دلبری
کردی ز جانم دل بری زان چشمکان عبهری
در سحر همچون ساحری سنگین دل و سیمینبری
دارم فزون ای سعتری در دل دو صد مرزاق را
داری تو ای سرو روان بر لاله و بر ارغوان
از مشک و عنبر صولجان از عشقت ای حور جنان
گشتم قضیب خیزران سرندر جان و جهان
چندین چه داری در غمان مر عاشق مشتاق را
از هجرت ای چون ماه و خور کردی مرا بیخواب و خور
بسته دل و خسته جگر لب خشک دارم دیده تر
عهدی که کردی ای پسر با من تو ای جان پدر
زنهار بر جانم مخور مشکن تو آن میثاق را
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: مسمط
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲ - از من جدا شد ناگهان بر من جهان شد چون قفس
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.