هوش مصنوعی:
این شعر از جفا و بی وفایی یار سخن میگوید و درد هجران و بیگانگی را توصیف میکند. شاعر از رفتار ناعادلانه یار شکایت دارد و بیان میکند که یار او را به جای الفت، با بیگانگان آشنا کرده و او را در درد و رنج هجران رها کرده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و درد هجران است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، زبان و بیان شعر ممکن است برای سنین پایین پیچیده باشد.
شمارهٔ ۹
جفاکاری، چه می دانی تو یارا
طریق مهر را، رسم وفا را
نمودی ترک من از الفت غیر
نگه کن جور را، بنگر جفا را
که با بیگانه کردی آشنایی
ز خود بیگانه کردی آشنا را
به درد و داغ هجران مبتلا باد
به هجران مبتلا کرد آن که ما را
به آن داغی که مرهم را نداند
به آن دردی که نشناسد دوا را
نباشد درد یاران گر نباشد
به بزمش ره رفیق بینوا را
به نزد خواجه نبود بنده را راه
به بزم شه نباشد ره گدا را
طریق مهر را، رسم وفا را
نمودی ترک من از الفت غیر
نگه کن جور را، بنگر جفا را
که با بیگانه کردی آشنایی
ز خود بیگانه کردی آشنا را
به درد و داغ هجران مبتلا باد
به هجران مبتلا کرد آن که ما را
به آن داغی که مرهم را نداند
به آن دردی که نشناسد دوا را
نباشد درد یاران گر نباشد
به بزمش ره رفیق بینوا را
به نزد خواجه نبود بنده را راه
به بزم شه نباشد ره گدا را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.