۱۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۷

تو گر خون ریزیم ممنونم ای دوست
مگو تا غیر ریزد خونم ای دوست

مرا هم بر سر کویت سگی دان
مکن از کوی خود بیرونم ای دوست

به حسن از لیلی افزونی تو و من
به عشق افزون تر از مجنونم ای دوست

شود هر روز افزون تر به عشقت
غم آن حسن روزافزونم ای دوست

تو تا از لطف با من مهربانی
چه غم از کینه ی گردونم ای دوست

مده جام می گلگون به دستم
که مست آن لب می گونم ای دوست

چه می گوئی رفیق از هجر چونی
چه می گویم ز هجرت چونم ای دوست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.