۹۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۱

آمدی رفتی از برم غافل
صبر و هوشم ربودی از سر و دل

ای گل از عارض تو گشته خجل
سرو پیش قد تو پا در گل

ای به رخ رشک لعبتان ختا
ای به قد غیرت بتان چگل

دلبر دیر صلح زود عتاب
مه نامهربان مهر گسل

کردی از لطف و جور روشن و تار
غیر را مجلس و مرا محفل

گلخن و گلشن از تو غیر و مرا
شب و روز است مسکن و منزل

بی تو و با تو تا کی و تا چند
من دل افگار و مدعی خوشدل

بی من ای یار کار تو آسان
بی تو ای دوست کار من مشکل

بی تو از دیگران ملول رفیق
تو به رغمش به دیگران مایل
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.