هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزل‌گونه است که در آن شاعر از درد فراق، انتظار و عشق نافرجام سخن می‌گوید. او از تلخی‌های هجران، ناتوانی در برابر عشق و ناامیدی از وصال معشوق می‌نالد. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند جوانی و پیری، قدرت و ضعف، و تضادها (تضادها) مانند شراب و مستی، خورشید و گلاب دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند شراب و مستی نیاز به درک ادبی دارد و مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۱۳

رو ترش ار کنی همی محتملم عتاب را
ور همه تلخ تر دهی منتظرم جواب را

با لب نوش پرورت نیست کبابم آرزو
هست تفاوت این قدر مست تو و شراب را

ز آن گل رخ به غنچگان پاک کنی عرق مکن
بوی فزون کند همی تابش خور گلاب را

سیل سرشک چشم من بسته شود به آستین
گر همی از گریستن منع توان سحاب را

داد به باد نیستی هجر تو خاک هستیم
زانکه در آتش است جان ماهی دور از آب را

مهر رخت به یک نظر پیر جوان کند ز سر
دور قمر به عکس اگر شیب کند شباب را

درد فراق و صبر من می نکند برابری
صعوه ناتوان کجا پنجه زند عقاب را

خسرو حسن خویش گو از دل ما سکون مجو
شه ز خراج بگذرد مملکت خراب را

نیست صفایی ار ترا جای به صدر بزم او
بس که به جنب بندگان بوسه زنی جناب را
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.