هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و ناتوانی در بیان آن سخن می‌گوید. شاعر از درد دل، بی‌اعتنایی به حرف دیگران، و ناامیدی از وضعیت جامعه می‌نویسد. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق، رنج، و انتقاد اجتماعی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و انتقاد از جامعه ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۹۸

از عشق تنی که ناتوان نیست
مغز هنرش دراستخوان نیست

از معنی آن زبان فرو بند
مشکل سخن است کش بیان نیست

سرچشمه اش از لجن برانبای
زان چشم که خون دل روان نیست

از دیر و حرم مگوکه ما را
پروای حدیث دیگران نیست

چشم تومیان مردم امروز
جز فتنه آخر الزمان نیست

در رسته ی عشق دل ستانان
مقدار دو جو بهای جان نیست

ازخواری خویش و خار گلچین
راهم به درون گلستان نیست

یا بایدم از چمن کشیدن
تا دست ستیز باغبان نیست

از صبر علاج هجر نتوان
شهباز شکار ماکیان نیست

از دوست صفایی این ستم ها
شایسته آن شکوه و شان نیست

رسم است بلی که پادشه را
غم خواری حال پاسبان نیست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.