هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صفایی، زیبایی و جذابیت معشوق را توصیف می‌کند. شاعر از تأثیرات عمیق معشوق بر خود و دیگران سخن می‌گوید، از جمله شکستن شمشاد ناز، ربودن سبحه و سجاده، و ایجاد شور قیامت. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند عشق، جنون، و مستی اشاره دارد و در نهایت، ارزش یافتن چنین معشوقی را می‌ستاید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی اشارات به مفاهیم مانند مستی و جنون نیاز به درک بالاتری دارد.

شمارهٔ ۱۱۵

یار در طرف چمن پرده ز رخسارگرفت
عرق شرم ز روی گل وگلنار گرفت

گاه از نازش قد صولت شمشاد شکست
گاه ازتابش خد رونق گلزار گرفت

خواب از دیده ی دیوانه و عاقل برداشت
تاب از سینه ی آزاد و گرفتار گرفت

به قیام از همه جا شور قیامت انگیخت
به خرام از همه کس قوت رفتار گرفت

چهر و زلفش نه ز من سبحه و سجاده ربود
کز کف و کتف برهمن بت و زنار گرفت

هرکه دید آن بت لیلی شکر شهر آشوب
بی خود از خانه چو مجنون ره کهسار گرفت

چشمش ار برد به شوخی دل مردم نه عجب
عجب آن است که مست آمد وهشیار گرفت

در رهش گر سر و جان رفت میندیش دلا
می توان داد جهانی که چنین یار گرفت

شرح تیمار صفایی قلم از دوده نگاشت
باز دود دلش از خامه ی و طومار گرفت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.