هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و وفاداری سخن می‌گوید و از درد دل و رنج‌های عشق شکایت می‌کند. او از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود می‌گوید و همچنین از بی‌وفایی و ناراحتی‌های ناشی از آن ابراز تأسف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی و عاشقانه‌ای است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات شعری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۱۶

صفایی مگر ز نو نگاری دگر گرفت
که پیرانه سر دگر جوانی ز سر گرفت

بدین رای و رو ترا که یارد ملک شمرد
بدین خلق و خو ترا که تاند بشر گرفت

تو با این وفا و مهر دل و دیده اش نبود
به مهر آن بی وفا که دل ز مهر تو برگرفت

زبان کوکش از بیان شکر ریزد از دهان
خجل آنکه از عمی رخت را قمر گرفت

به زلف ورخت مباح که مالم هبا شمرد
به چشم و لبت حلال که خونم هدر گرفت

صفایی زیان نکرد به سودای عشق تو
دلی داد و از غمت دو عالم جگر گرفت
وزن: مفاعیل فاعلات مفعول فاعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.