هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و دل‌باختگی به معشوق سخن می‌گوید. معشوق با جمال و رفتار خود دل‌ها را می‌رباید و شاعر از وفاداری و عشق خود به او می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند خاک و آب خضر دارد که نشان‌دهنده‌ی جنبه‌های معنوی شعر است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

شمارهٔ ۱۱۷

نقاب از تمام رخ بتی شوخ برگرفت
دل نیم سوز ما از این شعله در گرفت

بتان با کمان و تیر ز مردم ربوده دل
بت من هزار دل به لعل و گهر گرفت

گرآنان دل کسان به حنظل برند و زهر
دل از من نگار من به شهد و شکر گرفت

وفا داریم چو دید پسندید و برگزید
ز دل دادگان همه مرا در نظر گرفت

به خشک و تر از دو کون کسی سود و صرفه برد
که خاک در تو را به آب خضر گرفت

خرد خیره و خجل شد از نقص این کمال
که خاک ره ترا برابر به زر گرفت

صفایی یکی به چرخ بگو دیگر آفتاب
نتابد که شهر ما فروغ از قمر گرفت
وزن: مفاعیل فاعلات مفعول فاعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.