هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، زیبایی معشوق، رنج‌های عشق و مفاهیمی مانند صبر، فداکاری و دوری از دشمنی سخن می‌گوید. همچنین اشاراتی به مفاهیم اخلاقی و اجتماعی مانند ربا، عدالت و رعایت حال فقرا دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین برخی اشارات اجتماعی و اخلاقی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۴۲

صبا یک عقده از جعد تو وا کرد
هوا را عطر بیز و مشک سا کرد

شکر خا لعلت از نوشین تبسم
دهن نگشوه مشت غنچه وا کرد

گل از تشویر رویت هر سحرگاه
گریبان شکیبایی قبا کرد

به دستم نیم جانی هست و در پات
خورم حسرت که نتوانم فدا کرد

بحمدالله که هجرم گشت وآسود
خوشم فارغ ز فکر خون بها کرد

بشارت باد اعدا را که محبوب
همه بیگانگی با آشنا کرد

به کیش کفر و دین منت روا نیست
اگر کس حاجتی از کس روا کرد

به جان صد درد بی درمانم افزود
ز دل گر سفله یک دردم دوا کرد

ملامت نیست برشاهی که گاهی
رعایت از گدایی بینوا کرد

چو مفتی می خورد خود خون ایتام
چرا نهی من ازاکل ربا کرد

گزند دوستان مپسند زین بیش
به دشمن کی توان چندین جفا کرد

ترا داد آنکه این حسن صفا خیز
صفایی را عجب عشقی عطا کرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.