هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غنایی است که در آن شاعر از عشق، درد فراق، و تأثیرات عمیق عاطفی آن بر زندگی خود سخن می‌گوید. او از اشک‌ها، ناله‌ها، و احساسات خود می‌گوید و چگونه عشق او را دگرگون کرده است. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند فتح، غرور، و رهایی از دنیای مادی وجود دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات غیرمستقیم به مفاهیم عرفانی و فلسفی وجود دارد که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۱۴۵

عشقم از اشک و رخ توانگر کرد
از یکی سیمم از یکی زر کرد

سیم تر از دلم به دامان ریخت
زر خشک از رخم مقرر کرد

ژاله ام از سمک فروتر بود
ناله ام از سماک برتر کرد

چون سمندر گهم درآتش سوخت
گه درآبم چو بط شناور کرد

پی فتح قلاع ملک ولا
زین دو ام ساز گنج و لشکر کرد

به دو گیتی فرو نیارد سر
هر که افسر ز خاک این در کرد

خطت از دیده خون گشود زیرا
خار این باغ کار خنجر کرد

فتنه ی قامت تو مردم را
فارغ از ماجرای محشر کرد

ترک مست ترا مگر ساقی
عوض باده خون به ساغر کرد

دیدگان از سرشک خشک ندید
هر که لب با شراب او تر کرد

نشد از دشمنان به ما ستمی
کان نکو نام نیک محضر کرد

خشم وکینی که کس به خصم نخواست
می به نتوان ز دوست باور کرد

چون صفایی نیافت محرم راز
شرح احوال دل به دفتر کرد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.