هوش مصنوعی: متن بالا شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از بی‌اعتنایی به دنیا، عشق الهی، و پذیرش رنج‌های عشق سخن می‌گوید. او از ترس از رسوایی و بدنامی نمی‌هراسد و با افتخار به فضل و شرف خود اشاره می‌کند. همچنین، از جراحت‌های عشق و فداکاری در راه معشوق صحبت می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و فداکاری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۲۵۲

باغبان را بودی ار مغزی به سر بر جای خاک
جاودان چون خاک بنهادی سر اندر پای تاک

من که مستوری نمی جویم ز رسوایی چه بیم
من که هشیاری نمی دانم ز بد نامی چه باک

گردن دوت برافرازم به گردون از شرف
دست فضلم گر کندگرد گناه از گونه پاک

سینه مجروح از چه رو گر تن نیامد تیر سفت
دیده خون ریز از چه رو تا دل نباشد زخمناک

سوختم در آتش عشقت چنان کز بعد مرگ
جای گردم دود خواهد خاست چون تیغ از مغاک

گر خود از خونم بحل خواهی خدا را بی دریغ
چو افکنی بر خاکم از بالین مرو پیش از هلاک

دل ندارد دولتی تا گویمت قلبی لدیک
جان ندارد قیمتی تا خوانمت روحی فداک

دستگیری کن تو کز غرقاب غم برهانیم
ورنه چون آیم برون زین ورطه با این انهماک

آسمان سا شد صفایی فرق فخرم در دو کون
تا مرا بر خاک کویش با سگان است اشتراک
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.