هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از درد فراق و اشتیاق به وصال معشوق سخن میگوید. شاعر از دوری معشوق رنج میبرد و هوای دیدار او را دارد. او از آتش هجران و غم دل مینالد و آرزو میکند که روزی بتواند به آستان معشوق برسد. شاعر حتی حاضر است به سگان کوی معشوق نیز خدمت کند و امیدی به رهایی از قید زلف معشوق ندارد. در پایان، امیدوار است که روزی بتواند دوباره بال گشاید و به وطن بازگردد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و هجران ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.
شمارهٔ ۳۲۲
اگر چه دور به فرسنگ هایی از برمن
ولیک می نروی یکدم از برابر من
هوای آب وصال تو زنده داشت مرا
اگر نه ز آتش هجران گداخت پیکر من
به داغ لعل تو یک چشمزد نشد که نریخت
به طرف دامن رخ دیده عقد گوهر من
دمی نرفت که دور از دهان نوش لبت
نریخت ساقی غم خون دل به ساغر من
ثواب طاعت خود خواهم هم از خدای که ترا
که چهر و لعل تو زیبد بهشت و کوثر من
مرا از آن لب و دندان به نقل و باده چکار
که زین دو باد مهیا شراب و شکر من
مران ز خاک درم تا مگر شبی روزی
سگان کوی تو پایی نهند برسر من
بر آستان تو سرها به عجز خواهم سود
که خاکپای تو گردد طراز افسر من
مرا امید رهایی ز قید زلف تو نیست
اسیر چنگل شهباز شد کبوتر من
دوباره بال گشایم به سیر گلشن انس
قضا اگر از قفس هجر واکند پر من
صفایی از تف دل تا رقم زدم نه شگفت
که بوی حسرت وطنم بشنوی ز دفتر من
ولیک می نروی یکدم از برابر من
هوای آب وصال تو زنده داشت مرا
اگر نه ز آتش هجران گداخت پیکر من
به داغ لعل تو یک چشمزد نشد که نریخت
به طرف دامن رخ دیده عقد گوهر من
دمی نرفت که دور از دهان نوش لبت
نریخت ساقی غم خون دل به ساغر من
ثواب طاعت خود خواهم هم از خدای که ترا
که چهر و لعل تو زیبد بهشت و کوثر من
مرا از آن لب و دندان به نقل و باده چکار
که زین دو باد مهیا شراب و شکر من
مران ز خاک درم تا مگر شبی روزی
سگان کوی تو پایی نهند برسر من
بر آستان تو سرها به عجز خواهم سود
که خاکپای تو گردد طراز افسر من
مرا امید رهایی ز قید زلف تو نیست
اسیر چنگل شهباز شد کبوتر من
دوباره بال گشایم به سیر گلشن انس
قضا اگر از قفس هجر واکند پر من
صفایی از تف دل تا رقم زدم نه شگفت
که بوی حسرت وطنم بشنوی ز دفتر من
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.