هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از زیبایی معشوق و احساسات خود سخن میگوید. او با استفاده از تصاویر طبیعی مانند باغ، ماه، گلشن و خورشید، عشق و شرم معشوق را توصیف میکند. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند عشق الهی و تواضع در برابر معشوق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.
شمارهٔ ۳۹۸
اگر باری به باغ از در درآیی
در فردوس بر گلشن گشایی
شبت مه در مقابل رخ برافروخت
نهان شد روز با آن روشنایی
به شب خورشید از آنرو، روی بنهفت
که شرمش آید از بی دست و پایی
به هم چشمیت عبهر دیده بگشود
عجب ثم العجب زین بی حیایی
الا ای سرو با آن چهر و بالا
برو بگذار از سر خودنمایی
در و یاقوت جانان را چه نسبت
به مرجان و گهر در جان فزایی
نه گوهر را بود این آبداری
نه مرجان را بود این شهد خایی
چرا مهر منت در سینه انداخت
نبود این کار اگر کار خدایی
سیه پوشید زلفت از چه گر نیست
به داغ کشته ی عشقت عزایی
بکن چندانکه خواهی سخت رویی
که ناید از صفایی سست رایی
در فردوس بر گلشن گشایی
شبت مه در مقابل رخ برافروخت
نهان شد روز با آن روشنایی
به شب خورشید از آنرو، روی بنهفت
که شرمش آید از بی دست و پایی
به هم چشمیت عبهر دیده بگشود
عجب ثم العجب زین بی حیایی
الا ای سرو با آن چهر و بالا
برو بگذار از سر خودنمایی
در و یاقوت جانان را چه نسبت
به مرجان و گهر در جان فزایی
نه گوهر را بود این آبداری
نه مرجان را بود این شهد خایی
چرا مهر منت در سینه انداخت
نبود این کار اگر کار خدایی
سیه پوشید زلفت از چه گر نیست
به داغ کشته ی عشقت عزایی
بکن چندانکه خواهی سخت رویی
که ناید از صفایی سست رایی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.