بند ۱۷

نگذاشت ظلم اهل زنا در جهان دریغ
جز یک مریض ز آل پیمبر نشان دریغ

میر قضا به مجلس غم خاک شین فسوس
دیو دغا به مسند جم حکمران دریغ

عیسی صلیب پنجه جوقی جهود وای
موسی جریح زخمه ی خیل شبان دریغ

افتاده طایران ریاض رسول و آل
در دام فتنه کبک و هما ز آشیان دریغ

طاوس وسار در رسن از عنکبوت آه
شاهین و چرخ در قفس از ماکیان دریغ

با میهمان کس این همه بی حرمتی نراند
یکباره رفت شرم و حیا از میان دریغ

با کافر این معامله کافر نکرد هم
در یک کف آب خود که کند زین و آن دریغ

در هیچ ملتی همه گیتی ز شرب آب
در حق میهمان نکند میزبان دریغ

از صرف آب صرف زهر ملحدی عنود
هرگز نکرده هیچ کس از انس و جان دریغ

آن را که بسط ید ز محیطش سبق ربود
مقطوع بین ید از ستم ساربان دریغ

آن تن که با رسول امین زیر یک عبا
خفتی به روی خاک و به خون شد طپان دریغ

همواره آسمان و زمین را چه شد که بود
با اهل عصمت آن همه نامهربان دریغ

در میزبانی تو به جز کوفیان شوم
از میهمان نداشته کس آب و نان دریغ

از دور جان فشانیت اکنون که مانده دور
ماند از غم تو قسمت ما جاودان دریغ
فرعون کفر بین که عزیز است و کامکار
موسای دین به چنگ اراذل ذلیل و زار
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: ترکیب بند
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بند ۱۶
گوهر بعدی:بند ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.