۹۵ بار خوانده شده

۱۰- پیشوای اهل باطل چون دگر اشباه خویش

پیشوای اهل باطل چون دگر اشباه خویش
بیش و کم در عمر خود یک حرف حق نشنید و رفت

حجت حق را به عصر خود همی نشناخت باز
وقت رفتن در جهنم جای خود را دید و رفت

ریشه صدق و وفاق و مردمی برکند و مرد
تخم کفر و کین و کاوش در جهان پاشید و رفت

اصل زقوم از زمین هستی خود رسته دید
بر یکایک شاخ آن خرد و کلان چسبید و رفت

ریش گاو از غایت ... خری انجام کار
جای ترحلوا به گور مرده خود رید و رفت

حسب جاهش میخ صد پهلو به... در سپوخت
کله ی ریقو به انگشت ندم خارید و رفت

تخمی از پشت زنا چون گوز خر نالید و مرد
سنگی از کوه ریا سوی سقر غلتید و رفت

گوز وش از روده راحت به رنج افتاد و بیم
سنده سان از ... هستی به خود پیچید و رفت

حبه بدنامی از انبار کفران گشت و مرد
حنظل ناکامی از زقوم دوزخ چید و رفت

در جحیمش جاودانی فرش غم گسترده شد
تا بساط شادمانی از جهان بر چید و رفت

بر زمین زد چون دم رحلت صفائی برنگاشت
که به ... ما امام ناصبان گوزید و رفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:۹- چو عثمان این عصر میرزاعلی
گوهر بعدی:۱۱- سگی به سوی سقر شد که پاک ساخت زمین را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.