هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از غبار و غم‌های دل خود می‌گوید و به عشق و داغ مهر یاری اشاره می‌کند. همچنین، از صبر و شادی در برابر این غم‌ها صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و غم‌انگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۱ - خواجه محمد فیروز آبادی فرماید

ازمنش بیموجبی یار ار غباری بردلست
حاش الله گرمرا زان گردباری بردلست
در جواب او

رخت را از گرد اگر اندک غباری بر دلست
تا نیفشانم مراز آن گردباری بردلست

با گلیم جهرمی میگفت نطع بر دعی
کز حصیر و بوریایم خارخاری بر دلست

آتشین والای گلگونرا زته بگشوده اند
یار شاهد بازرا از وی شراری بر دلست

صوف و اطلس مینهند از عشق هم داغ اتو
آفرین او را که داغ مهر یاری بر دلست

کرده در سوراخ دایم مار دامک را دراز
بوالعجب کاری که او را بار ماری بر دلست

گرچه گشتم بیقرار از پیشواز نرمدست
شادمانم کین غمم از غمگساری بردلست

راه کاری را ز روی شانه کاری ساز پاک
پوستین را گر زخاک ره غباری بردلست
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰ - شیخ سعدی فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲ - خواجه حافظ فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.