هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی‌های طبیعت و تغییر فصل‌ها اشاره دارد. شاعر از دیدن روی زیبا و دلربا در بامداد سخن می‌گوید و به توصیف لباس‌های نو و خرمی روز می‌پردازد. همچنین، از سرمای صبح و عذرخواهی‌های آن یاد می‌کند و به مقایسه‌ای بین روی ظاهری و آستر (باطن) می‌پردازد. در پایان، شاعر به زیبایی‌های آسمان و ستارگان اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق و استعاری است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات شعری و فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۲۰ - مولانا جلال الدین رومی

از بامداد روی تو دیدن حیات ماست
امروز باز روی تو دیدن چه دلرباست
در جواب او

از بامداد پیرهن نوحیوه ماست
امروز باز خشخش مخفی چه دلرباست

امروز روز خرمی و عید پوششست
امروز هر لباس که در برکنی رواست

پیش کسی که کرد مرا عیب پوستین
سرمای صبح دید و زمن عذرها بخواست

زرینهای گفته سر دستیم بشعر
چون نیک بنگری همه انگشترین ماست

آن روی باشدم که بود رویش آستر
آن روی از که جویم و این آستر کجاست

قاری بمهر رخت چو ذرات بخیها
یا چون نجوم ثابت و سیاره سماست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹ - شیخ سعدی فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱ - شیخ سعدی فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.