۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰ - مولانا جلال الدین رومی

از بامداد روی تو دیدن حیات ماست
امروز باز روی تو دیدن چه دلرباست
در جواب او

از بامداد پیرهن نوحیوه ماست
امروز باز خشخش مخفی چه دلرباست

امروز روز خرمی و عید پوششست
امروز هر لباس که در برکنی رواست

پیش کسی که کرد مرا عیب پوستین
سرمای صبح دید و زمن عذرها بخواست

زرینهای گفته سر دستیم بشعر
چون نیک بنگری همه انگشترین ماست

آن روی باشدم که بود رویش آستر
آن روی از که جویم و این آستر کجاست

قاری بمهر رخت چو ذرات بخیها
یا چون نجوم ثابت و سیاره سماست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹ - شیخ سعدی فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱ - شیخ سعدی فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.