۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۷ - سلطان ابوسعید فرماید

گر مرا با درد تو درمان نباشد گو مباش
عاشق روی توام گر جان نباشد گو مباش
در جواب او

جامه ام کرباس بس کتان نباشد گو مباش
ور چه بالاپوش تابستان نباشد گو مباش

بستن لنکوته در ایام گرما راحتست
گر ترا شلوار یا تنبان نباشد گو مباش

با سلیم خود خوشم خرطوم پیلش آستین
گرو را دامان چون میدان نباشد گو مباش

ریش بارست ای برادر تسمه سنجاب و خز
گر بگرد آستین گردان نباشد گو مباش

احترام شاهد کمخا مکن از صندلی
بقچه برداری اگر با آن نباشد گومباش

جامه را باید برازش ازدرازی بر زمین
گر کشان همواره ات دامان نباشد گو مباش

فوطه یزدی به قاری بخش ای تاجر ز لطف
ور قماش مصر و هندستان نباشد گو مباش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶ - مولانا حافظ فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸ - خواجه حافظ فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.