۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۰ - خواجه عماد فرماید

گدای حضرت اوباش و پادشاهی کن
مکن مخالفت او و هر چه خواهی کن
در جواب آن

گدای وصله خیاط باش و شاهی کن
بعاریت مستان رخت و هر چه خواهی کن

نوشته برزه مفتون معقلی خطیست
بجیب دلق که در این لباس شاهی کن

برین نهالی اطلس ببالش زرمهر
که گفت تکیه ده و خواب صبحگاهی کن

بدست صوفی صوف از محرمات همه
که منهیند برو توبه از مناهی کن

طمع بروی سفیدی کی و چشم آویز
چوروی بند شود جامه در سیاهی کن

گرت بود سرو پایی چنانچه دلخواه است
بپوش و سلطنت از ماه تا بماهی کن

که گفت مدحت والا بران مکن قاری
حدیث اطلس گلگون و حبرکاهی کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹ - شیخ کمال الدین خجند فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱ - خواجو فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.