۸۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰

زنا که وصله کرباس زردک
فتاد از یقچه رختی بدستم

بدو گفتم که دیبا یا کتانی
(که از بوی دلاویز تو مستم)

بگفتا پاره کرباس بودم
ولی با اطلس و کمخا نشستم

(کمال همنشین در من اثر کرد)
(و گرنه آن قماشم من که هستم)
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.