۳۰۴ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۳۱۸

با من شب و روز گرم بودی به سخن
تا چون زر شد کار تو ای سیمین‌تن

برگشتی از دوست تو همچون دشمن
بدعهد نکوروی ندیدم چو تو من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۳۱۷
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۳۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.