هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر دلدادگی و شیفتگی شاعر به معشوق است که با تصاویر شاعرانهای مانند پریشانی زلف یار، خورشید مهرویان، و ذرات پراکنده توصیف شده است. شاعر از عشق و سوختن در آتش آن سخن میگوید و معشوق را به عنوان منبع نور و جمال میستاید. در پایان، اشارهای به مستی از شراب عشق و افشای اسرار عرفانی دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی اشارات مانند 'مستی' و 'سوختن در آتش عشق' نیاز به درک بالاتری از ادبیات و مفاهیم انتزاعی دارد.
شمارهٔ ۱۱
چون پریشان است زلف یار ما
جز پریشانی نباشد کار ما
او به هر صورت که بنماید جمال
هم بدان معنی بود اظهار ما
گفت آن خورشید مهرویان ببین
در دل هر ذره ای، دیدار ما
گفتم او را من نیم جمله توئی
گفت آری ماگل و تو خار ما
گفت دانی آفتاب و ماه چیست
لمعه ی از روی پر انوار ما
یک شبی می گفت آن شمع طراز
سوختی از عشق آتش بار ما
او بود خورشید و ما چون سایه ایم
این بود ابحار و ثم الدار ما
ساغر می داد و ما را مست کرد
گفت کوهی فاش کن اسرار ما
جز پریشانی نباشد کار ما
او به هر صورت که بنماید جمال
هم بدان معنی بود اظهار ما
گفت آن خورشید مهرویان ببین
در دل هر ذره ای، دیدار ما
گفتم او را من نیم جمله توئی
گفت آری ماگل و تو خار ما
گفت دانی آفتاب و ماه چیست
لمعه ی از روی پر انوار ما
یک شبی می گفت آن شمع طراز
سوختی از عشق آتش بار ما
او بود خورشید و ما چون سایه ایم
این بود ابحار و ثم الدار ما
ساغر می داد و ما را مست کرد
گفت کوهی فاش کن اسرار ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.