هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و درد هجران سخن می‌گوید. او از معشوق خود می‌خواهد که به یادش باشد و رحمی بر دلش کند. شاعر همچنین از تأثیرات عمیق عشق و جدایی بر زندگی خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد هجران و اندوه نیاز به بلوغ فکری برای درک عمیق‌تر دارند.

شمارهٔ ۵

توبرانی اگر ز درما را
نیست ره بر در دگر ما را

شکری کز تونیست باشد زهر
زهر تو هست چون شکرما را

ازگدایان خاکسار توایم
پادشاهی دهی اگر ما را

«گر توانی دلی به دست آور»
مکن اینقدر خون جگر ما را

چاره ای کن که تیر مژگانت
شده در سینه کارگر ما را

یادی ازما نمی کند گاهی
کرده محو از نظر مگر ما را

حاجتی نیستش به سردابه
آنکه گاهی ندیده گرما را

هر که را داده درد دل دلدار
درد دل داده دادگر ما را

بسکه افغان کشد بلند اقبال
از غم هجر کرده کر ما را
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.