هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از غم و اندوهی که در دل دارد و از بازی‌های سرنوشت و عشوه‌های معشوق شکایت می‌کند. همچنین، به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند که مانند گنجی است با موهای سیاه و مارگونه. شاعر از تلاش بی‌ثمر خود برای حفظ دلش در برابر عشوه‌های معشوق می‌گوید و از سفیدی موهایش بر اثر غم و اندوه سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تشبیهات و عبارات مانند 'مار پاسبان' و 'زلف پر شکنج' ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک داشته باشند.

شمارهٔ ۳۲

دل گشته در برم خون از طبع زودرنجت
افتاده درشکنجم از زلف پر شکنجت

از خالت اوفتادم در ششدر غم و رنج
تا بر سرم چه آید از نقش چار وپنجت

روی تو گنج حسن است مویت سیاه ماری
کان مار پاسبان است دایم به روی گنجت

با خویش گفته بودم ندهم دگر به کس دل
چون ضبط دل توان کرد با عشوه ها و غنجت

موی بلند اقبال از غم سفید گردید
دور از خط چو زنگار وز نقطه سرنجت
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.