هوش مصنوعی: این متن یک گفتگوی عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر با معشوق خود درباره عشق، وفاداری، رنج‌های عاشقی و رابطه بین عاشق و معشوق گفتگو می‌کند. معشوق در پاسخ‌های خود گاهی بی‌تفاوت و گاهی همراه با اشاره‌های عرفانی و معنوی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین ممکن است برخی از اشارات عرفانی و ادبی نیاز به پیش‌زمینه‌ای از ادبیات فارسی داشته باشد.

شمارهٔ ۸۲

گفتم که تو را نیست وفاگفت کمی هست
گفتم به منت هست نظر گفت دمی هست

گفتم صنما از غم عشق توهلاکم
گفتا ز هلاک چوتوما را چه غمی هست

گفتم که بود بینی وابروی تو رامثل
گفتا که بلی سوره نون والقلمی هست

گفتم صنما چون توبه بتخانه چین نیست
گفتا شمن ما است به هرجا صنمی هست

گفتم منم از راهروان ره عشقت
گفت الحذر از چاه که در هر قدمی هست

گفتم مکن اینقدر ستم بر من بی دل
گفتا که ز معشوق به عاشق ستمی هست

گفتم که چوزلف توام اقبال بلند است
گفتا که بلی لیک در او پیچ وخمی هست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.