۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۶

در دلم از تو پریچهره شکی می آید
که پری می گذرد یا ملکی می آید

اشک من سیم شد وچهره مرا زر گردید
زآنکه زلفت به نظر چون محکی می آید

شکرین لعل توقنداست ز شیرینی لیک
بر دل خسته من چون نمکی می آید

مشتری طلعت وخورشید لقازهره جبین
به نظرماه رخ من فلکی می آید

وه که نازک بدنش بسکه بود نرم ولطیف
پرنیان در بر او چوقدکی می آید

احولانند دو بین خلق بلنداقبال است
که به چشمش همه آفاق یکی می آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.