هوش مصنوعی: شاعر در این متن به توصیف عشق و شیفتگی خود به معشوق می‌پردد. او از زیبایی‌های معشوق مانند زلف و بناگوش سخن می‌گوید و بیان می‌کند که دیدن معشوق، غم‌های دنیا را از یادش می‌برد. شاعر همچنین از تأثیرات عاطفی و روحی معشوق بر خود می‌گوید و آرزو می‌کند که همیشه در کنار او باشد.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های شعری ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۲۵۴

سیاووش است گردیده زره پوش
ویا زلف است بردوش سیاووش

تعالی الله از آن زلف وبناگوش
که بردند از دلم صبر از سرم هوش

نمی باشد اگر ضحاک از چیست
دو مار از زلف دارد بر سر دوش

شد از آندم که دیدم روی او را
غم گیتی مرا از دل فراموش

ز دیدارش ز سر تا پا شدم چشم
زگفتارش ز پا تا سرشدم گوش

اگر آن خوبرو بدخو است غم نیست
که باشد خار با گل نیش با نوش

بلنداقبال اقبالت بلند است
که با آن ماهرو گشتی هم آغوش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.