هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق به معشوق و ارتباط با خدا سخن می‌گوید. شاعر از زیبایی معشوق، درد فراق، و نیاز به عشق و مستی می‌گوید و در نهایت از شهنشاه نجف (امام علی) مدد می‌طلبد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۶۶

دامن آن ماهم ار افتد به کف
آفتاب بختم آید در شرف

گر خدا زلف تو را ثعبان نمود
شد به من هم امر از او خدلاتخف

سروی از قد لیک سرو سیم ساق
ماهی از رخ لیک ماه بی کلف

زیر تیغت افکنم از سر سپر
پیش تیرت آورم ازجان هدف

ز اشک چشمم گر جهان دریا نشد
دامنم گردیده پر در چون صدف

تا دل شب دوش همچون زلف یار
داشتم آشفته حالی وا اسف

گفتم ای ساقی مخسب از جای خیز
کز غم دل روزگارم شد تلف

هر چه داری در میان جام ریز
ای جم تا دلم آرد شعف

می به من من من ده وبنگر به من
تا شوی آگه ز سر من عرف

گفت ساقی عشرت دنیا و دین
جوی از او در میان جام ودف

تا بلنداقبال گردی درجهان
هم مدد خواه از شهنشاه نجف
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.