هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر خود را کافر میخواند زیرا عاشق شده و از این بابت خوشحال است. او از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود میگوید و از هجران شکایت دارد. شاعر همچنین به مقایسههایی مانند خلیل الله در آتش اشاره میکند و اعلام میکند که دلبرپرستی مذهب اوست.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی اشارات مانند کفر و مذهب نیاز به درک عمیقتری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
شمارهٔ ۳۰۵
کافرم خوانند چون عاشق بدان دلبر شدم
کفر اگر این است دلشادم که من کافر شدم
نیست غم زاهد اگر گوید که من درظلمتم
کو چنان چشمی که تا بیند مه انور شدم
دلبر من دل نبرد از من چو دیدم روی او
خود گرفتم دل به دست وخود برش دل بر شدم
کی شود ممکن مرا پروا ز گلزار وصال
من که در هجرش بتر از طایر بی پر شدم
گر خلیل الله اندر آتش افتاد و نسوخت
من به هجران عمر را پرورده آذر شدم
فاش گویم مر مرا دلبر پرستی مذهب است
گرمسلمان خوانیم یا گوئی از دین در شدم
داشت روئی حیدر آسا ابروئی چون ذوالفقار
شد بلنداقبال یارم بر درش قنبر شدم
کفر اگر این است دلشادم که من کافر شدم
نیست غم زاهد اگر گوید که من درظلمتم
کو چنان چشمی که تا بیند مه انور شدم
دلبر من دل نبرد از من چو دیدم روی او
خود گرفتم دل به دست وخود برش دل بر شدم
کی شود ممکن مرا پروا ز گلزار وصال
من که در هجرش بتر از طایر بی پر شدم
گر خلیل الله اندر آتش افتاد و نسوخت
من به هجران عمر را پرورده آذر شدم
فاش گویم مر مرا دلبر پرستی مذهب است
گرمسلمان خوانیم یا گوئی از دین در شدم
داشت روئی حیدر آسا ابروئی چون ذوالفقار
شد بلنداقبال یارم بر درش قنبر شدم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.