هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و دلدادگی شاعر به معشوق است. شاعر از درد فراق و دل‌زدگی می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچ‌کس از رازهای درونی او آگاه نیست. او از عشق خود به معشوق سخن می‌گوید و اعلام می‌کند که تحت هیچ شرایطی از این عشق دست برنخواهد داشت. همچنین، شاعر به مقایسه‌هایی مانند یوسف و خلیل اشاره می‌کند تا عمق احساسات خود را نشان دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اشارات ادبی ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

شمارهٔ ۳۱۳

ز بسکه روز وشب اندر خیال دلدارم
به هر کجا که نشینم چو نقش دیوارم

برو طبیب مکن در علاج من کوشش
که من ز نرگس بیمار دوست بیمارم

ز عشق روی تومنعم کندهمی زاهد
نه آگه است همانا که من گرفتارم

خرابی دل خود را طلب کنم ز خدا
شنیده ام چوتورا کرده اند معمارم

مپرس حال دل ازمن که گفتنی نبود
ببین درآینه آگه شو از دل زارم

به کشتنم همه عالم شونداگر همدست
گمان مکن که ز عشق تو دست بردارم

برای بندگیت گو چو یوسف اندازند
گهی به چاه و فروشند گه به بازارم

وگر مرا چو خلیل افکنند در آتش
به یاد روی تو آن آتش است گلزارم

جز آنکه از مدد عشق شد بلند اقبال
کسی نگشت و نگردد خبر ز اسرارم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.