هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناپایداری زندگی و سرنوشت نامعلوم انسان سخن می‌گوید. او با اشاره به آغاز و پایان مبهم زندگی، از دردها و رنج‌هایش می‌نالد و تنها راه فرار از این غم‌ها را نوشیدن شراب گلگون می‌داند. شاعر همچنین از عشق و ناکامی‌هایش در این راه سخن می‌گوید و بر این باور است که در نهایت، تنها می‌و جام می‌تواند او را از این رنج‌ها نجات دهد.
رده سنی: 18+ متن شامل مضامینی مانند شراب‌خواری، ناامیدی و عشق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، درک عمیق مفاهیم عرفانی و فلسفی متن نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۶۵

چه بد آغاز وسرانجام چه خواهدبودن
ثمر صبح اثر شام چه خواهد بودن

بودم اول به کجا میروم آخر به کجا
ماحصل از من گمنام چه خواهدبودن

جان به تن نالدم آری به جز از این کاری
مرغ را در قفس و دام چه خواهد بودن

ساقیا خیز وبده باده گلگون که به غم
چاره غیر از می گلفام چه خواهد بودن

جام می آر به گردش که ندانست کسی
غرض از گردش ایام چه خواهد بودن

بر معشوق چو کاری نرود پیش به عجز
کار عاشق به جز ابرام چه خواهد بودن

باده پیش آر ومکش رنج که داند پس از این
حالت زهره وبهرام چه خواهدبودن

می بکن نوش و مده گوش به پند زاهد
معنی گفته هر عام چه خواهد بودن

چون من از دولت عشق آنکه بلنداقبال است
فکر او غیر می وجام چه خواهد بودن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.