هوش مصنوعی:
این شعر یک نیایش عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از پادشاه خوبان (که میتواند اشاره به معشوق، پیامبر یا خدا داشته باشد) درخواست رحمت، شفا و توجه میکند. شاعر خود را گدا، غریب و خسته توصیف میکند و از دوری و جدایی شکایت دارد. او از پادشاه میخواهد که با مهر و وفا به او نگاه کند و قربانی دل و جان خود را بپذیرد.
رده سنی:
12+
مفاهیم عرفانی و عاشقانه این شعر ممکن است برای کودکان زیر 12 سال پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از استعارهها و اصطلاحات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً از سن 12 سالگی به بعد ایجاد میشود.
شمارهٔ ۳۶۷
ای پادشاه خوبان رحمی بر این گدا کن
از مکرمت دلم را از قید غم رها کن
من خسته وغریبم شددردو غم نصیبم
گفتی که من طبیبم درد مرا دوا کن
ما را نبود گاهی جز درگهت پناهی
از مرحمتنگاهی گاهی به سوی ما کن
با مهر وبا وفائی با هر دل آشنایی
از ما چرا جدائی دوری مکن صفا کن
تاج سر شهانی سطان انس وجانی
از ما چرا نهانی چشمی به ما عطا کن
در راهت از دل وجان باید نمودقربان
از من بیا وبستان این هر دو را فدا کن
اقبال ما بلند است فیروز وارجمنداست
این جمله ریشخنداست او را تو با بها کن
از مکرمت دلم را از قید غم رها کن
من خسته وغریبم شددردو غم نصیبم
گفتی که من طبیبم درد مرا دوا کن
ما را نبود گاهی جز درگهت پناهی
از مرحمتنگاهی گاهی به سوی ما کن
با مهر وبا وفائی با هر دل آشنایی
از ما چرا جدائی دوری مکن صفا کن
تاج سر شهانی سطان انس وجانی
از ما چرا نهانی چشمی به ما عطا کن
در راهت از دل وجان باید نمودقربان
از من بیا وبستان این هر دو را فدا کن
اقبال ما بلند است فیروز وارجمنداست
این جمله ریشخنداست او را تو با بها کن
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.