هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از عشق بیپایان خود، اشتیاق به دیدار معشوق، و تأثیر وجود معشوق در زندگی خود سخن میگوید. شاعر خود را در برابر عظمت معشوق ناچیز میداند و از ناتوانی در دیدن روی معشوق شکوه میکند. همچنین، او به تأثیر بادهی عشق و آرزوی وصال اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهی عرفانی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابلدرک نباشد.
شمارهٔ ۳۹۸
من چیستم که دم زنم از عشق روی تو
من کیستم که راه دهندم به کوی تو
از هر طرف به سوی تو راه است واین عجب
کز هیچ سوی کس نبرد ره به سوی تو
گر غائبی ز دیده مرا حاضری به دل
ز آنروهمی مراست به دل گفتگوی تو
غفلت نگر که روز وشب اندربر منی
من هر طرف فتاده پی جستجوی تو
هر صبح وشام در نظری زآنکه صبح وشام
نوری بود ز روی تو عکسی ز موی تو
خفاش تاب دیدن خورشید نیستش
نقصان ز ما بود که نبینیم روی تو
چیزی نمانده تا که ز مستی شوم هلاک
ساقی چه باده بود مگر در سبوی تو
عمر ابد ز آب حیات ار گرفت خضر
ما راست نیز عمر ابد ز آب جوی تو
اقبال من بلنداست از آنکه چون قدت
آمد دلم صنوبری از آرزوی تو
من کیستم که راه دهندم به کوی تو
از هر طرف به سوی تو راه است واین عجب
کز هیچ سوی کس نبرد ره به سوی تو
گر غائبی ز دیده مرا حاضری به دل
ز آنروهمی مراست به دل گفتگوی تو
غفلت نگر که روز وشب اندربر منی
من هر طرف فتاده پی جستجوی تو
هر صبح وشام در نظری زآنکه صبح وشام
نوری بود ز روی تو عکسی ز موی تو
خفاش تاب دیدن خورشید نیستش
نقصان ز ما بود که نبینیم روی تو
چیزی نمانده تا که ز مستی شوم هلاک
ساقی چه باده بود مگر در سبوی تو
عمر ابد ز آب حیات ار گرفت خضر
ما راست نیز عمر ابد ز آب جوی تو
اقبال من بلنداست از آنکه چون قدت
آمد دلم صنوبری از آرزوی تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.