هوش مصنوعی: شاعر در این غزل از معشوق خود می‌خواهد که از جفا دست بردارد، به او روی خوش نشان دهد و مانند ماه درخشنده شود. او از درد دل خود می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که راهنمای او باشد و به جای توجه به دیگران، به خدا توکل کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و درد دل ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۴۰۱

بر درد دل خسته ام دوست دوا شو
بنما رخ و غارتگر دین و دل ما شو

پنهان مشو از ما بنما گوشه ابرو
مانند مه یک شبه انگشت نما شو

تا چند جفا می‌کنی ای شوخ دل آزار
کن ترک جفا با من بی‌دل به صفا شو

ای طره دلدار که چون پر غرابی
کن همتکی بر سر ما بال هما شو

ای پیر خرابات همه گمره و مستیم
ما را به خدا راهبر و راهنما شو

اقبال بلند ار طلبی ای دل غمگین
رو خاک‌نشین بر در دلبر چو گدا شو

تا چند روی بهر دو نان از پی دونان
حاجت مطلب از کس و محتاج خدا شو
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.