هوش مصنوعی: این شعر به تغییر حالات و رفتار فردی اشاره دارد که از مهربانی و شیرین‌زبانی به کینه‌توزی و تلخ‌زبانی تبدیل شده است. همچنین، به رابطه‌ی عاشقانه و دل‌بستگی‌های عاطفی اشاره می‌کند که با گذشت زمان دچار دگرگونی شده‌اند. شاعر از دل‌زدگی و پریشانی خود می‌گوید و به بلنداقبالی و رهایی از علایق دنیوی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاطفی پیچیده، تغییرات شخصیتی و دل‌زدگی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های شعری ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۴۴۴

چه اول مهربان بودی چه آخر کینه جو گشتی
بسی شیرین زبان بودی چه تندوتلخ گو گشتی

ز شرم عارضت خورشید تابان منکسف آمد
مگر امروز با خورشید رخشان روبرو گشتی

چرا ای شانه از حال دل زارم نیی آگه
تو کاندر حلقه های زلف دلبر موبه مو گشتی

دلا در هرزه گردی گشتی آخر شهره در عالم
ز بس کاندر سراغ ماهرویان کو به کو گشتی

شدی گه معتکف درچین گیسوی پریرویان
به پیش زلف چون چوگانشان گاهی چو گوگشتی

نگفتم با پریشان زلف جانان همنشین کو شو
کنون دیدی که همچون من پریشان تر از او گشتی

بلنداقبال از آن گشتی بلند اقبال درعالم
که از قید علایق رستی و بی آرزو گشتی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.