هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دل‌باختگی خود سخن می‌گوید. او از رنج‌های عشق، جفاهای معشوق و بی‌وفایی‌های او شکایت می‌کند، اما در عین حال، عشق خود را پایدار و وفادار می‌داند. شاعر از روز ازل که دل به معشوق سپرده تا کنون که با جور و قهر او روبه‌رو شده، همه‌چیز را بیان می‌کند و در نهایت، خود را عاشقی خوش‌بخت و خوش‌حال می‌داند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۵۶

برقع ز رخ گشودی دل ازکفم ربودی
چون دل ربودی ازمن خود رو نهان نمودی

ای سرو قد مه رورفتی به حرف بدگو
هر کس هر آنچه بد گفت در حق من شنودی

از بردباری من جور توبیشتر شد
برمهرم آنچه افزود بر قهر خود فزودی

بامن جفایت ار هست از بهر آزمایش
اندر وفا مگر نه صدبارم آزمودی

یک دم نشد که چون دل اندر برم نشینی
اما به پیش اغیار شب تا سحر غنودی

روز ازل که دادم در عاشقی دل ازکف
هم عاشقم تو کردی هم دلبرم تو بودی

گشتم بلنداقبال فرخنده فال وخوشحال
ز آئینه دلم چون زنگ هوس زودی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.