هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق و توصیف روز و شبهای پر از عشق و شور میپردازد. شاعر از هجران و بیتابی ناشی از عشق سخن میگوید و زیبایی معشوق را چنان توصیف میکند که حتی ماه و خورشید در مقابل آن رنگ میبازند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۴۷۶
اگر آن مهربان یارم شود مهمان شب و روزی
نیارد خوشتر از آن روز وشب دوران شب وروزی
به فیروزی شبم چون روز وروزم عید نوروز است
اگر چون جان کندجا در برم جانان شب وروزی
ز بیخوابی وبی تابی کس از شب روز نشناسد
ز عشقت پیش خلقی گرکشم افغان شب وروزی
قیامت را ودوزخ را کسی انکار اگر دارد
گرفتارش کن اندر زحمت هجران شب وروزی
نبندد باغ را در باغبان دیگر به روز و شب
تفرج را کنی گر جای در بستان شب وروزی
شب وروزی مه وخورشید اگر بینند رخسارت
نخواهد شد دگر خورشید ومه تابان شب وروزی
بلند اقبال را پرسیدم از زلف ورخ آن مه
بگفتا نیست در عالم چواین وآن شب وروزی
نیارد خوشتر از آن روز وشب دوران شب وروزی
به فیروزی شبم چون روز وروزم عید نوروز است
اگر چون جان کندجا در برم جانان شب وروزی
ز بیخوابی وبی تابی کس از شب روز نشناسد
ز عشقت پیش خلقی گرکشم افغان شب وروزی
قیامت را ودوزخ را کسی انکار اگر دارد
گرفتارش کن اندر زحمت هجران شب وروزی
نبندد باغ را در باغبان دیگر به روز و شب
تفرج را کنی گر جای در بستان شب وروزی
شب وروزی مه وخورشید اگر بینند رخسارت
نخواهد شد دگر خورشید ومه تابان شب وروزی
بلند اقبال را پرسیدم از زلف ورخ آن مه
بگفتا نیست در عالم چواین وآن شب وروزی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.